![]() |
نگاره فروهر نماد ملی ایران باستان و نماد دین زرتشتی |
نیاکان خردمند و فرهیخته ما، از چند هزار سال پیش، چنین دریافته بودند که تن انسان زنده، پنج نیرو (گوهر)، به هم پیوسته و در هم آمیخته اند، و پویندگی و بالندگی انسان، از کوشش و جوشش آنها است.
این پنج نیرو، بنا به نوشته های اوستا چنین هستند: جان، وجدان، دریافت (ادراک)، روان و فروهر.
روان سرچشمه و علت همه رفتارهای انسان است. بنا به قانون راستی (که هنجار هستی است) بازتاب اندیشه و گفتار و کردار انسان، از طریق وجدان، به روان باز می گردد. به بیان دیگر، روان انسان با گرایش آزادانه به نیکی یا بدی، موجب شادی یا پریشانی وجدان می شود و وجدان که همواره با روان همراه و هم پیوند است بر خوشی و ناخوشی روان اثر می گذارد و بدین گونه، روان انسان، بهشت (بهترین حالت) یا دوزخ (بدترین حالت) را برای خود می آفریند.
واژه فروهر در زبان اوستایی فْـرَوَشی «fravashi»، در زبان پارسی هخامنشی فْـرَوَتی «fravati»، و در زبان پهلوی فْـرَوَهْـر «fravahr» خوانده میشود.
فروهر از دو واژه ی «فره» به معنی جلو، پیش ؛ و «وهر» یا ورتی به معنی برنده و کشنده درست شده است و شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر بزرگترین و باارزش ترین جزء وجود انسان است، چون پرتوی از هستی بی پایان اهورامزداست که انسان را به سوی رسایی رهنما می شود و وظیفه ی پیش بری و فرابری، برای انسان به برترین پایه ی هستی را داراست. و پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود «اهورامزدا» می پیوندد.
نگاره فروهر گذشته ی چندین هزارساله داشته و شبیه آن در جاهای دیگر و نزد قوم های دیگری دیده شده است ولی شکل کنونی آن در کتیبه های هخامنشی بالای سر پادشاهان دیده می شود. نگاره فروهر در فرهنگ ایرانی نشانه دو نماد میهنی و دینی است.
نماد میهنی
از دوران پادشاهی مادها و سپس شاهنشاهی هخامنشیان نگاره فروهر نشانه نماد میهنی بوده و آدمی را در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی نشان میدهد که آنرا نماد توانایی، سر بلندی و فر و شکوه میدانستند و پرچمهای خود را به نما و سیمای شاهین میآراستند.
نماد دین زرتشتی
ایرانیان پیرو اشو زرتشت برای این نیروی مینوی که بن مایه آن جنبش و پیشرفت بسوی رسایی، فرامایگی و والایی است، هیچ پیکرهای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند.
آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سر بلندی بود و انگیزه ملی و میهنی داشت با اندک دگرگونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بنمایه مینوی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سر فرازی ایرانیان باشد. در نگاره فروهر دو نیروی همیستار (مخالف) «سپنتامینو» (نشانه خوبی) و«انگره مینو» (نشانه بدی) نمایان است و آدمی رو به سپنتا مینو دارد و بسوی او میرود به انگره مینو پشت کردهاست .
ویژگی های نگاره فروهر
۱- چهره فروهر همانند آدمي است، از اين رو گوياي پيوستگي با آدمي است. سیمای پیر و نورانی نگاره یادآور آن است که برای پرواز به سوی رسایی و جاودانگی، بهره گیری از راهنمایی استادان پارسا و پیران خردمند، ضرورت دارد.
۲- يک دست فروهر کمي به سوي بالا و در راستاي سپنتا مينو اشاره دارد که نشان دهنده سپاس و ستايش اهورمزدا و نشان آن است که آرمان و هدف انسان (والايي و راستي و درستي) باید پویش و پرواز به جلو و بالا باشد.
۳- در دست ديگر حلقه اي دارد که نشانه، وفاداري به پيمان است که انسان در بدو خلقت خود، با «هستی بخش بزرگ دانا» بسته است، و آن مبارزه پیگیر و خستگی ناپذیر با ناراستی، برای نیرو بخشیدن به فروزه راستی، در جهان است.
۴- يک حلقه در ميانه بالاتنه و دور کمر فروهر وجود دارد اين نشان جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پاياني دارد. انسان وظیفه دارد از بند وابستگی های دروغین در این جهان، در گذرد تا شایستگی و توانایی پرواز به سرچشمه خورشید حقیقت را بیابد.
۵- دو رشته آویخته به چنبر میانی بدن فروهر، در کنار بخش پاييني تنه، نماد سپنتامينو و انگره مينو هستند، که يکي در پيش پاي و ديگري در پس آن است. و اين رشته ها هر يک در تلاش هستند که آدمي را بسوي خود بکشند ؛ اين نشانه آنست که آدمي بايد به سوي سپنتا مينو (خوبي) پيش رود و به انگره مينو (بدي) پشت نمايد.
۶- دو بال در پهلو ها که هر کدام سه پر دارند اين سه پر نشانه سه نماد انديشه نيک، گفتارنيک، و کردارنيک که همزمان انگيزه پرواز و پيشرفت است.
و نیز گویند: اندام زیرین نگاره فروهر که سه بخش دارد ؛ نشانه آن است که انسان، در میدان مبارزه نیکی و بدی، باید اندیشه و گفتار و کردار بد را رها سازد تا زمینه رشد و بالندگی نیکی ها، در اندیشه او، فراهم گردد.
روان سرچشمه و علت همه رفتارهای انسان است. بنا به قانون راستی (که هنجار هستی است) بازتاب اندیشه و گفتار و کردار انسان، از طریق وجدان، به روان باز می گردد. به بیان دیگر، روان انسان با گرایش آزادانه به نیکی یا بدی، موجب شادی یا پریشانی وجدان می شود و وجدان که همواره با روان همراه و هم پیوند است بر خوشی و ناخوشی روان اثر می گذارد و بدین گونه، روان انسان، بهشت (بهترین حالت) یا دوزخ (بدترین حالت) را برای خود می آفریند.
واژه فروهر در زبان اوستایی فْـرَوَشی «fravashi»، در زبان پارسی هخامنشی فْـرَوَتی «fravati»، و در زبان پهلوی فْـرَوَهْـر «fravahr» خوانده میشود.
فروهر از دو واژه ی «فره» به معنی جلو، پیش ؛ و «وهر» یا ورتی به معنی برنده و کشنده درست شده است و شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر بزرگترین و باارزش ترین جزء وجود انسان است، چون پرتوی از هستی بی پایان اهورامزداست که انسان را به سوی رسایی رهنما می شود و وظیفه ی پیش بری و فرابری، برای انسان به برترین پایه ی هستی را داراست. و پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود «اهورامزدا» می پیوندد.
نگاره فروهر گذشته ی چندین هزارساله داشته و شبیه آن در جاهای دیگر و نزد قوم های دیگری دیده شده است ولی شکل کنونی آن در کتیبه های هخامنشی بالای سر پادشاهان دیده می شود. نگاره فروهر در فرهنگ ایرانی نشانه دو نماد میهنی و دینی است.

از دوران پادشاهی مادها و سپس شاهنشاهی هخامنشیان نگاره فروهر نشانه نماد میهنی بوده و آدمی را در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی نشان میدهد که آنرا نماد توانایی، سر بلندی و فر و شکوه میدانستند و پرچمهای خود را به نما و سیمای شاهین میآراستند.
نماد دین زرتشتی
ایرانیان پیرو اشو زرتشت برای این نیروی مینوی که بن مایه آن جنبش و پیشرفت بسوی رسایی، فرامایگی و والایی است، هیچ پیکرهای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند.
آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سر بلندی بود و انگیزه ملی و میهنی داشت با اندک دگرگونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بنمایه مینوی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سر فرازی ایرانیان باشد. در نگاره فروهر دو نیروی همیستار (مخالف) «سپنتامینو» (نشانه خوبی) و«انگره مینو» (نشانه بدی) نمایان است و آدمی رو به سپنتا مینو دارد و بسوی او میرود به انگره مینو پشت کردهاست .
ویژگی های نگاره فروهر

۲- يک دست فروهر کمي به سوي بالا و در راستاي سپنتا مينو اشاره دارد که نشان دهنده سپاس و ستايش اهورمزدا و نشان آن است که آرمان و هدف انسان (والايي و راستي و درستي) باید پویش و پرواز به جلو و بالا باشد.
۳- در دست ديگر حلقه اي دارد که نشانه، وفاداري به پيمان است که انسان در بدو خلقت خود، با «هستی بخش بزرگ دانا» بسته است، و آن مبارزه پیگیر و خستگی ناپذیر با ناراستی، برای نیرو بخشیدن به فروزه راستی، در جهان است.
۴- يک حلقه در ميانه بالاتنه و دور کمر فروهر وجود دارد اين نشان جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پاياني دارد. انسان وظیفه دارد از بند وابستگی های دروغین در این جهان، در گذرد تا شایستگی و توانایی پرواز به سرچشمه خورشید حقیقت را بیابد.
۵- دو رشته آویخته به چنبر میانی بدن فروهر، در کنار بخش پاييني تنه، نماد سپنتامينو و انگره مينو هستند، که يکي در پيش پاي و ديگري در پس آن است. و اين رشته ها هر يک در تلاش هستند که آدمي را بسوي خود بکشند ؛ اين نشانه آنست که آدمي بايد به سوي سپنتا مينو (خوبي) پيش رود و به انگره مينو (بدي) پشت نمايد.
۶- دو بال در پهلو ها که هر کدام سه پر دارند اين سه پر نشانه سه نماد انديشه نيک، گفتارنيک، و کردارنيک که همزمان انگيزه پرواز و پيشرفت است.
و نیز گویند: اندام زیرین نگاره فروهر که سه بخش دارد ؛ نشانه آن است که انسان، در میدان مبارزه نیکی و بدی، باید اندیشه و گفتار و کردار بد را رها سازد تا زمینه رشد و بالندگی نیکی ها، در اندیشه او، فراهم گردد.
طرح ساخت جزيره مصنوعي به شكل نماد فروهر در خليج فارس |

اين جزيره شامل منطقه مسكوني، هتل، دانشگاه، پارك انرژي خورشيدي، زمين ورزش، فرهنگسراي بزرگ ملل و گفتگوي تمدن ها، رصدخانه عمومي و ... خواهد بود. همچنين مجوزهاي اوليه اجراي اين پروژه نيز دريافت شده است.

اين جزيره مصنوعي در كناره ي منطقه ي پارس جنوبي و در حاشيه ي بندر تاريخي سيراف ساخته خواهد شد. سیراف یکی از شهرهای قدیمی استان بوشهر است. بازماندههای آن در نزدیکی بندر طاهری فعلی دیده میشود، زمانی از بندرهای اصلی ایران و خاورمیانه و محل پهلوگیری کشتیهای بزرگ بود. ولی طی یک زلزله و سونامی حاصله از آن در بهار سال ۳۹۸ قمري قسمت عمده این بندر پر رونق به زیر آب رفته و فقط مسجد
.جامع سیراف و قلعه نصوری و دخمه و بازار از آن باقیمانده است
رشید شهرت
۱۵ فروردين ۱۳۸۸