KhAk's Design - Persian Art


ستارخان - سردار ملی



در بين مرداني که براي دفاع از مشروطيت و حقوق ملت دست به شمشير برده و آنرا پس از استبداد صغير دو مرتبه بازگردانيدند، ستارخان سردار ملي مقام اول را دارد. و بحق میتوان گفت که او قهرمان مشروطيت ايران است.

ستار قره‌داغی سومین پسر حاج حسن قره داغی در سال ۱۲۸۵ق (۱۸۶۸ میلادی) در قره‌داغ (ارسباران) در ۳۲ كيلومتري مهاباد به دنیا آمد و در ۱۳۳۲ق (۱۲۹۳ش/ ۱۹۱۴م) در تهران دار فانی را وداع گفت.

سوابق زندگي او در دوران كودكي و نوجواني تا درگيريهاي جنبش مشروطه‌ چندان معلوم نيست. از اطلاعات جسته و گريخته‌اي كه از وي به دست آمده، درمي‌يابيم كه او با پدر خود در روستاهاي اطراف ارسباران به شغل پارچه‌فروشي مشغول بوده است. ستارخان پس از قتل برادرش اسماعيل به دست نيروهاي دولتي به همراه خانواده خود به تبريز مهاجرت كرد و در محله اميرخيز اقامت گزيد و از «داش‌ها و لوطيهاي» آن محله شد.


«لوطيان» تبريز از قديم طبقه خاصي را تشکيل ميدادند و اخلاق و عادات بخصوصي داشتند. با حکومت و مأمورين دولت هميشه مخالفت مي نمودند؛ چنانکه در عصر «شاه طهماسب صفوي» عده اي از آنان در عصيان طغيان نمودند و به مجازات رسيدند.

وي مدتي جزء سواران حاكم خراسان بود، از آنجا به عتبات عاليات سفر كرد، پس از چندي به تبريز بازگشت و به مباشري املاك «محمدتقي صراف» در سلمان مشغول گرديد. سپس به توصيه «رضاقلي خان سرتيپ» وارد خدمت قراسوران (ژاندارمري) شد و حفاظت راه مرند و خوي به او محول گرديد.

چندي بعد مورد توجه «مظفرالدين ميرزا» (وليعهد) قرار گرفت، ضمن دريافت لقب خاني، از تفنگداران وليعهد در تبريز محسوب گرديد. ستارخان بنابر عادت لوطي‌گري در يكي از درگيريهاي خود با مأمورين محمدعلي ميرزا (وليعهد) در تبريز، مورد تعقيب قرار گرفت، از شهر گريخت و مدتي به راهزني پرداخت. سپس با وساطت بزرگان و معتمدين محل به شهر بازگشت و دلالي اسب را پيشه خود كرد

در سال ۱۳۲۵ق انجمن ايالتي آذربايجان به واسطه رشادتهاي ستارخان و باقرخان به آنان لقب سردار ملي و سالار ملي اعطاء نمود.

با شروع انقلاب مشروطه در تهران و گسترش آن در سراسر كشور، مجاهدين و آزاديخواهان آذربايجاني و قفقازي به فرماندهي ستارخان و باقرخان به حمايت از مشروطيت قيام نمودند و در مقابل قواي ۳۵ تا ۴۰ هزار نفري اعزامي از مركز و خوانين محلي به فرماندهي عبدالمجيد ميرزا عين‌الدوله كه براي سركوبي قيام تبريز اعزام شده بودند به شدت مقاومت كردند و از تسلط آنها به شهر ممانعت نمودند.

تبريز به مدت ۱۱ ماه توسط قشون دولتي محاصره شد و از ورود آذوقه به شهر جلوگيري به عمل آمد. زندگي بر مردم بسيار سخت و طاقت‌ فرسا گرديد. نهايتاً با وساطت کنسول های روس و انگليس و موافقت دولتهاي طرفين عده‌اي از قواي روسيه به تبريز وارد شدند و راه جلفا را براي ورود آذوقه باز كردند.

ژنرال کنسول روس به وي بيرق روسيه داده و تضمين مي کرد که اگر تسليم شود از تعرض محمدعلي شاه مصون باشد، اما او میهن پرست تر از آن بود که این پیشنهاد را قبول کند. آنقدر مقاومت کرد تا مجاهدين محلات ديگر به جنبش آمدند و قواي دولت را عقب راندند. اين مقاومت به محمدعلي شاه معلوم ساخت که بلواي تبريز امري جدي است و ممکن است کار آن بلوا بالاتر گيرد و کار به جاهاي باريکتر بکشد. اين بود که عين الدوله را به محاصره تبريز فرستاد و از عشاير و خوانين نفر و اسلحه خواست. ستارخان بدواً اردوي ماکو را منهزم نمود و بعداً عين الدوله را عقب نشاند و بر تبريز مسلط شد.

پس از آنکه قشون روس وارد تبريز گرديد، موقعيت براي ستارخان و باقرخان سخت و خطرناك گرديد. وي به شهبندري عثماني (قونسولخانه) پناه برد. سپس تحت فشار روسها و بنابر دعوت «آيت‌الله محمدكاظم خراساني» به همراه جمعي از مجاهدين در روز هشتم ربيع‌الاول ۱۳۲۸ق به تهران مهاجرت كردند. در تهران استقبال شاياني از آنان به عمل آمد و از طرف مجلس شوراي ملي مورد تجليل قرار گرفتند و دو لوح نقره‌اي طلاكوب به ستارخان و باقرخان اهدا گرديد و براي هر كدام ماهيانه مبلغ هزار تومان مقرري از طرف مجلس تعيين شد. ستارخان در «پارك اتابك» و باقرخان در پارك «عشرت‌ آباد» اسكان يافتند.

پس از فتح تهران به دست مليون، دیگر احتياجي به وجود مجاهدين نبود و اين جماعت با در دست داشتن اسلحه امنيت پايتخت را متزلزل مي کردند. از سویی آيت‌الله سيدعبدالله بهبهاني که تصميم داشت با توجه به مبانی اسلامی یک قانون اساسی اسلامی در چهار چوب دستورات اسلام پی ريزی نمايد، و بدعتها و قوانين مغاير اسلام را از بين ببرد، که سرانجام در شعبان ۱۳۲۸ق شبانه او را در خانه اش ترور کردند.

دولت مشروطه نیز تصميم به خلع سلاح گروههاي مسلح گرفت. مجاهدين تهران به منزل ستارخان جمع شده، بناي مقاومت را گذاشتند و با قواي دولتي به جنگ پرداختند.

بعدازظهر اول شعبان ۱۳۲۸ق قوای دولتی، که جمعا سه هزار نفر می‌شدند به فرماندهی «یپرم خان»، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیه وقت باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چندبار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در نتيجه تيراندازي ها تيري به پاي او اصابت کرد و تسليم شد و ۳۰ تن از نيروهاي وي كشته و ۳۰۰ تن اسير شدند.
احمد کسروي می نویسد: «بدينسان يگانه قهرمان آزادي از پا درافتاد» - تاريخ هيجده ساله، ص ۱۴۳).

بعد از این وقایع، ستارخان خانه نشین شد و پزشکان حاذق برای مداوای پای او تمام تلاش خود را کردند، اما معالجات به جایی نرسید. وي چهار سال پس از اين واقعه در تاريخ سه شنبه ۲۵ آبان ۱۲۹۳ ش. - ۲۸ ذيحجه ۱۳۳۲ ق. درگذشت و در باغ طوطي در جوار حضرت عبدالعظيم در شهر ري به خاک سپرده شد.

آرامگاه سردار تا سال ۱۳۲۴ شمسي وضع حقيرانه اي داشت. در اين سال پس از ميتينگ طرفداران پرشور ستارخان بر سر قبر وي، يک آرامگاه موقتي ساخته شد. ولي يک سال بعد اين آرامگاه با خاک يکسان شد. بعدها به همت اميرخيزي و ديگران، سنگ قبري براي آرامگاه سردار تهيه شد که به قول سلام الله جاويد:
«اگر چه لايق آن مرحوم نبوده، ولي از هيچ بهتر است».


درباره ستارخان خيلي چيزها نوشته و گفته اند. در خارج از آذربايجان او را به درستي نشناخته اند. و در خودِ آذربايجان چون نمي توانستند قبول کنند که يک نفر اسب فروش بر يک شهر یا ايالت فرمانروا باشد، براي کوچک کردن او قصه ها ساختند و پرداختند.
اما حقيقت اين است که وي مردي شجاع و میهن پرست و نسبت به مشروطيت صميمي بود و چون از آن دفاع کرده، قهرمان مشروطيت به شمار رفته است و خالي از ضعف و نقص نبوده است.
دو برادر و يک برادرزاده او را سالداتهاي روس به دار زده اند، يعني در راه مشروطيت قرباني داده است؛ بنابراين سزاوار احترام است.







از منابع:
hayatname.blogfa.com
ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

همچنین بخوانید:
نامه‌ های‌ ستارخان

  • کتاب «روزی روزگاری ستارخان» نوشته علی ناصری، که در ۱۱۰ صفحه، با استفاده از منابع تاریخی معاصر، زندگی و زمانه این سردار آزادی خواه عهد مشروطه را به تصویر درآورده است.
    علی ناصری برای نوشتن این داستان تاریخی، از منابع عباس پناهی ماکویی، اسماعیل امیرخیزی، احمد کسروی، ابراهیم صفایی، حسن معاصر، احمد پناهی سمنانی و مهدی داوودی استفاده کرده است.











نقل مطالب تنها با لینک مستقیم و ذكر نام و آدرس پرشین خاک، بلامانع میباشد به سایت پرشین خاک خوش آمدید - شاد و بهروز باشید