|
خواجه نصيرالدين طوسي |
ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی، ملقب به خواجه نصیر طوسی یا خواجه نصیرالدین طوسی،
در سال ۵۹۷ هجري و ۱۲۰۱ ميلادي در طوس خراسان زاده شد و در ۶۷۲ هجري و ۱۲۷4 ميلادي در بغداد درگذشت و در كاظمين پاي قبر امام موسيالكاظم(ع) دفن شد.
اصل خواجه از جهرود [چاه رود] قم بوده و چون نياكانش به طوس رفته و در آنجا توطن اختيار كرده بودند، خواجه هم آنجا از مادر بزاد و از اين رو «طوسي» مشهور گشت. پدر خواجه «محمدبن حسن» خود از فقيهان فرقه اماميه و از محدثان معروف طوس بود.
خواجه نصيرالدين طوسی سنت فلسفه مشأ را كه پس از ابنسينا در ايران رو به افول گذاشته بود، بار ديگر احيا كرد و مجموعه آرا و ديدگاههای كلامی شيعه را در كتاب «تجريدالاعتقاد» گرد آورد
جرجي زيدان درباره خواجه نصير ميگويد: «علم و حكمت به دست اين ايراني در دورترين نقطههاي بلاد مغول رفت، تو گويي نور تابان بود در تيره شامي.»
به پاس خدماتی که او به پیشرفت نجوم جهان کرده، جایی را به نامش در کره ماه، در نصفالنهار ۴۱ جنوبی و مدار صفر، نامگذاری کردهاند.
خواجه نصیرالدین طوسی با ساخت مراکز بزرگ نجومی، که شامل دانشگاه، رصدخانه، کتابخانه، کارگاههای ساخت ابزار ستارهشناسی، خوابگاه و مسکن و امکانات رفاهی دانشمندان بود، از دانشمندان برتر جهان قدیم دعوت کرد که در مراغه جمع شوند و در کنار هم کار کنند.
خواجه نصیرالدین طوسی شاگردان بزرگ و سرشناسی تربیت کرد مثل علامه حلی، قطبالدین شیرازی، اثیرالدین اومانی، کمالالدین بغدادی، ابوالفضايل شرفشاه استرآبادی و...
سده هفتم هجري بدون شك سختترين ايام تاريخ ايران است، چه اين مصادف با تركتازي و حمله قوم خونخوار و بيرحم مغول به ايران است.
نيشابور تا روزگار خواجه با وجودي كه چندين بار مورد تهاجم و تاخت و تاز قرارگرفته بود به ويژه در حمله غزان خرابي بسيار بدان راه يافته بود، باز هم از مهمترين مراكز علم و حكمت به شمار ميرفت. خواجه تازه كسب علم و دانش در نيشابور آغاز كرده بود كه مغولان بسان بلايي آسماني سررسيدند و مدتي شهر در محاصره مغولان ماند و اهالي نيشابور مقاومت كردند و در اين واقعه داماد چنگيز تغاجار نويان در اثر تير يكي از محصوران به قتل رسيد. سرانجام در دهم صفر 618 هجري مغولان نيشابور را فتح كردند و وارد آن شهر شدند. دختر چنگيز كه زن همين تغاجار بود از فرط خشم دستور داد هر كس كه در آن شهر بازمانده بكشند و نيز حكم شد آن شهر را چنان ويران كنند كه در آنجا بتوان زراعت كرد و حتي سگ و گربه آن شهر را هم زنده نگذارند، مغول چنين كردند و هفت شبانه روز بر نيشابور ويران آب بستند و در سراسر آن جو كاشتند و كار بدانجا رسيد كه به تعبير يكي از دانايان «ديواري از آن شهر برپاي نماند«.
خواجه نيز در اين ميان، دعوت محتشم قهستان ناصرالدين را قبول و به قهستان سفر كرد. به درخـواست همين ناصرالدين بود كه خواجه كتاب الطهاره ابن مسكويه «رازي» را از عربي به فارسي ترجمه كرد و آنرا «اخلاق ناصري» ناميد.
خواجه در اثنأ اقامت خويش در قهستان قصيدهاي در مدح معتصم خليفه عباسي ساخت و با نامهاي به بغداد فرستاد. وزير مستعصم كه آوازه فضل و كمال خواجه را شنيده بود و نزديكي او را به خليفه به صلاح خود نميدانست، صورت اين حال را به ناصرالدين محتشم اطلاع داد و او از اين معني بدگمان شد و خواجه را به قلعه الموت قزوين نزد خداوند علأالدين محمدبن حسن (۶۵۳-۶۱۸) برد و به حكم همو خواجه در آنجا ماند. خواجه درحـدود ۲۶ سال در قلعه هاى اسماعيليان همچون زنداني سياسي نگاهداري ميشده تا آنكه هولاكو خان مغول در سال ۶۵۴ قلاع اسماعيلي را فتح كرد و خورشاه تسليم او شد.
خواجه در ایـن مـدت دست به تألیف و تحریر کتابهاى متعددى زد از جمله شرح اشارات ابـن سینا، اخلاق ناصرى، رساله معینیه، مطلوب المومنیـن، روضه القلوب، رساله تـولى و تبرى و ... خـواجه در ایـن دوره از زندگانى پر ماجراى خویـش از کتابخانه هاى غنى اسماعیلیان بهره ها بـرد و به علت نبـوغ فکرى و دانـش و آلایـش معروف و سرشناس گشت.
گذشته از احترام و عزتي كه خواجه در دستگاه ايلخاني داشت، وزارت هولاكو را نيز به عهده داشته است.
برخي از مورخان كه وزارت خواجه را مطلق و مسلم پنداشته و بر این باورند که او انتقام ایرانیان را از دستگاه خلافت و جور عباسیان گرفت و با کمک هلاکو توانست خلافت عباسیان را در بغداد پایان بخشد و به قرنها ستم و بیداد آنها پایان بخشد.
وليكن همه وزارت او را مطلق نميدانند بلكه ميگويند: خواجه، وزارت هولاكو را داشت بدون اينكه دخالتي در اموال بكند، وليكن چنان عقل او را ربوده بود و بر او مسلط شده كه هولاكو سوار نميشد و مسافرت نميكرد و دست به كاري نميزد مگر وقتي كه خواجه تعيين ميكرد...»
از كارهاي بزرگ ديگر خواجه اين است كه در محل رصد مراغه كتابخانه بزرگي احداث كرد و بنا به فرمان هولاكو كتابهاي نفيس و سودمند بسياري كه از بغداد و دمشق و موصل و خراسان غارت شده بود و در كار رصد خواجه هم لازم بود به آن كتابخانه آورده شد. خود خواجه مأموراني به اطراف بلاد ميفرستاد كه هر جا كتب علمي بيابند خريداري كنند و براي او بفرستند و خود هر كجا به كتاب مفيد و نفيسي برميخورد و در مسافرتها به نظرش ميرسيد همه را ميخريد و در اين كار چنان كوشش داشت كه به عقيده برخي از مورخان چهارصد هزار كتاب در كتابخانه مراغه گردآمده بود.
خواجه نصیر الدین طوسی - سایت چهره های ماندگار
خواجه نصیر الدین طوسی - روابط عمومي دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسی
اصل خواجه از جهرود [چاه رود] قم بوده و چون نياكانش به طوس رفته و در آنجا توطن اختيار كرده بودند، خواجه هم آنجا از مادر بزاد و از اين رو «طوسي» مشهور گشت. پدر خواجه «محمدبن حسن» خود از فقيهان فرقه اماميه و از محدثان معروف طوس بود.
خواجه نصيرالدين طوسی سنت فلسفه مشأ را كه پس از ابنسينا در ايران رو به افول گذاشته بود، بار ديگر احيا كرد و مجموعه آرا و ديدگاههای كلامی شيعه را در كتاب «تجريدالاعتقاد» گرد آورد
جرجي زيدان درباره خواجه نصير ميگويد: «علم و حكمت به دست اين ايراني در دورترين نقطههاي بلاد مغول رفت، تو گويي نور تابان بود در تيره شامي.»
به پاس خدماتی که او به پیشرفت نجوم جهان کرده، جایی را به نامش در کره ماه، در نصفالنهار ۴۱ جنوبی و مدار صفر، نامگذاری کردهاند.
خواجه نصیرالدین طوسی با ساخت مراکز بزرگ نجومی، که شامل دانشگاه، رصدخانه، کتابخانه، کارگاههای ساخت ابزار ستارهشناسی، خوابگاه و مسکن و امکانات رفاهی دانشمندان بود، از دانشمندان برتر جهان قدیم دعوت کرد که در مراغه جمع شوند و در کنار هم کار کنند.
خواجه نصیرالدین طوسی شاگردان بزرگ و سرشناسی تربیت کرد مثل علامه حلی، قطبالدین شیرازی، اثیرالدین اومانی، کمالالدین بغدادی، ابوالفضايل شرفشاه استرآبادی و...
سده هفتم هجري بدون شك سختترين ايام تاريخ ايران است، چه اين مصادف با تركتازي و حمله قوم خونخوار و بيرحم مغول به ايران است.
نيشابور تا روزگار خواجه با وجودي كه چندين بار مورد تهاجم و تاخت و تاز قرارگرفته بود به ويژه در حمله غزان خرابي بسيار بدان راه يافته بود، باز هم از مهمترين مراكز علم و حكمت به شمار ميرفت. خواجه تازه كسب علم و دانش در نيشابور آغاز كرده بود كه مغولان بسان بلايي آسماني سررسيدند و مدتي شهر در محاصره مغولان ماند و اهالي نيشابور مقاومت كردند و در اين واقعه داماد چنگيز تغاجار نويان در اثر تير يكي از محصوران به قتل رسيد. سرانجام در دهم صفر 618 هجري مغولان نيشابور را فتح كردند و وارد آن شهر شدند. دختر چنگيز كه زن همين تغاجار بود از فرط خشم دستور داد هر كس كه در آن شهر بازمانده بكشند و نيز حكم شد آن شهر را چنان ويران كنند كه در آنجا بتوان زراعت كرد و حتي سگ و گربه آن شهر را هم زنده نگذارند، مغول چنين كردند و هفت شبانه روز بر نيشابور ويران آب بستند و در سراسر آن جو كاشتند و كار بدانجا رسيد كه به تعبير يكي از دانايان «ديواري از آن شهر برپاي نماند«.
خواجه نيز در اين ميان، دعوت محتشم قهستان ناصرالدين را قبول و به قهستان سفر كرد. به درخـواست همين ناصرالدين بود كه خواجه كتاب الطهاره ابن مسكويه «رازي» را از عربي به فارسي ترجمه كرد و آنرا «اخلاق ناصري» ناميد.
خواجه در اثنأ اقامت خويش در قهستان قصيدهاي در مدح معتصم خليفه عباسي ساخت و با نامهاي به بغداد فرستاد. وزير مستعصم كه آوازه فضل و كمال خواجه را شنيده بود و نزديكي او را به خليفه به صلاح خود نميدانست، صورت اين حال را به ناصرالدين محتشم اطلاع داد و او از اين معني بدگمان شد و خواجه را به قلعه الموت قزوين نزد خداوند علأالدين محمدبن حسن (۶۵۳-۶۱۸) برد و به حكم همو خواجه در آنجا ماند. خواجه درحـدود ۲۶ سال در قلعه هاى اسماعيليان همچون زنداني سياسي نگاهداري ميشده تا آنكه هولاكو خان مغول در سال ۶۵۴ قلاع اسماعيلي را فتح كرد و خورشاه تسليم او شد.
خواجه در ایـن مـدت دست به تألیف و تحریر کتابهاى متعددى زد از جمله شرح اشارات ابـن سینا، اخلاق ناصرى، رساله معینیه، مطلوب المومنیـن، روضه القلوب، رساله تـولى و تبرى و ... خـواجه در ایـن دوره از زندگانى پر ماجراى خویـش از کتابخانه هاى غنى اسماعیلیان بهره ها بـرد و به علت نبـوغ فکرى و دانـش و آلایـش معروف و سرشناس گشت.
گذشته از احترام و عزتي كه خواجه در دستگاه ايلخاني داشت، وزارت هولاكو را نيز به عهده داشته است.
برخي از مورخان كه وزارت خواجه را مطلق و مسلم پنداشته و بر این باورند که او انتقام ایرانیان را از دستگاه خلافت و جور عباسیان گرفت و با کمک هلاکو توانست خلافت عباسیان را در بغداد پایان بخشد و به قرنها ستم و بیداد آنها پایان بخشد.
وليكن همه وزارت او را مطلق نميدانند بلكه ميگويند: خواجه، وزارت هولاكو را داشت بدون اينكه دخالتي در اموال بكند، وليكن چنان عقل او را ربوده بود و بر او مسلط شده كه هولاكو سوار نميشد و مسافرت نميكرد و دست به كاري نميزد مگر وقتي كه خواجه تعيين ميكرد...»
از كارهاي بزرگ ديگر خواجه اين است كه در محل رصد مراغه كتابخانه بزرگي احداث كرد و بنا به فرمان هولاكو كتابهاي نفيس و سودمند بسياري كه از بغداد و دمشق و موصل و خراسان غارت شده بود و در كار رصد خواجه هم لازم بود به آن كتابخانه آورده شد. خود خواجه مأموراني به اطراف بلاد ميفرستاد كه هر جا كتب علمي بيابند خريداري كنند و براي او بفرستند و خود هر كجا به كتاب مفيد و نفيسي برميخورد و در مسافرتها به نظرش ميرسيد همه را ميخريد و در اين كار چنان كوشش داشت كه به عقيده برخي از مورخان چهارصد هزار كتاب در كتابخانه مراغه گردآمده بود.
خواجه نصیر الدین طوسی - سایت چهره های ماندگار
خواجه نصیر الدین طوسی - روابط عمومي دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسی
«روضة التسليم»، نوشتهی خواجه نصيرالدين طوسی دستنوشتهی فارسی، مورخ ۱۳۵۳/۱۹۳۵ اين کتاب که منقسم بر بيست و هشت فصل يا تصور است، رسالهی جامعی در شرح انديشههای اسماعيلی دوران الموت میباشد.
«مطلوب المؤمنين»، نوشتهی خواجه نصيرالدين طوسی دستنوشتهی فارسی، قرن سيزدهم/نوزدهم اين رساله کوتاه در قلعه الموت يا ميمون دز، بنا به درخواست بانوی ارجمندی از خانواده امام اسماعيلی نوشته شده است.
«مطلوب المؤمنين»، نوشتهی خواجه نصيرالدين طوسی دستنوشتهی فارسی، مورخ ۱۳۰۹/۱۸۹۱ چهار فصل موجود در اين رساله مختصر، دربردارنده خلاصهای از مکتوبات يک امام اسماعيلی متقدم و متون ديگر میباشد.
تصویر نقاشی شده و مهر خواجه نصیرالدین طوسی بر گرفته از یک کتاب قدیمی