|
برزویه پزشک نامدار در عصر خسرو انوشیروان |
بُرْزویه، پزشک نامدار و پیشوای پزشکان ایران در عصر خسرو انوشیروان ساسانى، گردآورندهٔ کلیله و دمنه و احتمالاً مترجم پنجه تنتره از سانسکریت به زبان پهلوی که بخشى از کلیله و دمنه را تشکیل مىدهد٬ بودهاست.
این نام در فارسی میانه به شکل برزوی، ساختهشده از دو جزء «بُرز» به معنای بلند مرتبه و متعالى و پسوند تحبیب «اوی» آمده و در فارسی باستان به صورت برزآویا (Brz-auya) آمده است.
کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها پنجه تنتره (به سانسکریت पञ्चतन्त्र) به معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. متأسفانه صورت پهلوی این اثر به دست ما نرسیدهاست. اما ترجمهای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیکترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویهاست.
برزویه» مینویسند، پس از بازگشت او از هند مورد احترام زیاد انوشیروان قرار گرفت و پادشاه او را پهلوی خودش نشانید و به وی گفت: هر چه بخواهی به تو خواهم داد، هر چند شرکت در پادشاهی باشد.
در برخی نوشتارها بزرگمهر، وزیر دربار ساسانی در زمان انوشیروان با برزو یا برزویه پزشک دربار انوشیروان یکسان انگاشته شده است که شاید به دلیل همزمانی این دو بوده باشد.
برزویه علت برگزیدن پیشه پزشکی را، در کلیه دمنه شرحی نوشته که مفاد آن چنین است:
پدر من از سپاهیان (اسواران) بود و مادر از خاندان روحانیان دین زرتشت.
نخستین نعمتی که خداوند تعالی برمن ارزانی گردانید، دوستی پدر و مادر و عنایت ایشان بر من بود. چنانچه از دیگر فرزندانشان مستثنی بودم … چون سال عمر به هفت رسید، مرا بر خواندن علم طب رغبتی صادق آمد و در تعلیم آن میکوشیدم تا بدان صفت شهرتی تمام یافتم و در معالجه بیماران راهنمائی شدم. آنگاه نفس خویش را میان چهار کار که تکاپوی اهل دنیا از آن نتوان گذشت مخیَّر گردانیدم: تحصیل مال، آسایش و خوشگذرانی، نام نیک، پاداش اخروی.
و پوشیده نماند که علم طب نزد همه خردمندان و در همه دنیا ستوده است و در کتابهای طب آوردهاند که فاضلترین اطبا آن است که بر علاج از جهت ثواب آخرت مواظبت نماید که در پرتو آن سیرت ، بهره دنیوی هم بیابد. چنانکه غرض کشاورز در پراکندن تخم دانه باشد که قوت اوست. اما کاه که علف مستور است خود بالتبع حاصل آید. در جمله بر این کار اقبال تمام کردم و هر کجا بیماری نشان یافتم که در وی امید بهبودی بود معالجه او برای خدا و بدون چشمداشت دریافت مزد ،کردم و چون یک چندی بگذشت و طایفهای از امثال خود را در مال و جاه بر خویشتن پیش دیدم، نفس بدان مایل گشت، و هوس مراتب و لذات این جهانی بر خاطر گذشتن گرفت و نزدیک آمد که پای از جای برود.
با خود گفتم ای نفس میان سود و زیان خویش فرق نمیتوان کردن و خردمند چگونه آرزوی چیزی کند که رنج و تعب آن بسیار باشد و انتفاع از آن اندک، و اگر در عاقبت کارها و هجرت سوی گور فکرتی و اجبداری، حرص و آز این عالم فانی بر تو بسر آید. از این رای ناصواب در گذر و همت بر ثواب آخرت نما که راه ترسناک است و یاران ناهمراه، و مرگ نزدیک، و هنگام رفتن نامعلوم.
زنهار در توشه آخرت تأخیر جایز نشمری. سزاوار آن است که بر معالجت مواظبت کنی و به آن التفات نمائی که مردمان قدر طبیب ندانند، لیکن در آن نگر که اگر توفیق باشد و یک نفس را از چنگال درد خلاص بخشی سبب آمرزش تو شود. آنجا که جهانیان از بهره آب و نان و زندگی با همسر و فرزند محروم مانده و به دردهای مزمن و مهلک گرفتار گشتهاند، اگر در درمان ایشان برای خشنودی خدا اقدام نمائی، اندازه خیرات و ثواب آن که تواند شناخت چون بر این وجه در نبرد با نفس مبالغت نمودم، راه راست باز آمد ، و برغبتی پاک و بیریا روی به درمان بیماران آوردم و روزگار دراز در آن مستغرق گردانیدم تا به فرخندگی آن، درهای روزی بر من گشاده گشت و صلات و مواهب پادشاهان بر من متواتر شد و پیش از سفر هندوستان و پس از آن انواع دوستکامی دیدم و به جاه و مال از امثال و اقران بگذشتم و آنگاه در آثار و نتائج علم طب تأملی کردم و فوائد آن را بر صحیفه دل نگاشتم و به هیچ علاجی در وهم نیامد که موجب صحت اصلی تواند بود.
مقام طبیب
دکتر سیریل الگود، Cyril Elgood، پزشک و خاورشناس معاصر ضمن مقالهای تحت عنوان «علم ایرانی» درکتاب میراث ایران مینویسد:
وضع آبرومند و مقام ارجمند طبیب را در جامعه کنونی دنیا تا حد زیادی میتوان مدیون ایرانیان دانست.
صرف نظر از چند مورد استثنائی باید گفت که در یونان و رم پزشکان در وضعی بد و بیآبرو میزیستهاند. اما از مدارک تاریخی که از ایرانیان به جا مانده معلوم میشود، که طبیبان به مقام مشاوری پادشاه میرسیدهاند.
پزشکان یونان که در جنگ با آتن، یا پزشکانی که در جنگ با روم شرقی «بیزانته» به اسارت درمیآمدند، با عزت و احترام پذیرفته میشدند و با آنان مانند اسیر رفتار نمیشد ، بلکه به صورت مهمانان ناخوانده پذیرایی میشدند. گاهی بزرگترین مشاوران پادشاه که در حقیقت دست راست او بودند، از میان پزشکان انتخاب میشدند.
احراز کننده مقام «وزرک فرمازار»، Vusurg Framadhar، «نخست وزیر یا صدراعظم فعلی» باید جامع کمالات و فضائل نیک و دانشمند و پرهیزگار و آگاه به رموز کشورداری و سیاست باشد و ضمنا طبیب حاذقی هم باشد که هنگام حاجت بتواند شاه را معالجه نماید.
ضمن مقاله دیگری که درباره «گندی شاپور» و دانشکده پزشکی و بیمارستان وابسته بدان بحث خواهد، قسمتهای دیگری از پیشرفت و پایه عالی این علم در عهد ساسانی بیان خواهد گردید.
نوشتاری در بارهً:
برزويه - دائره المعارف بزرگ اسلامی