|
پندار نيک، گفتار نيک، کردار نيک
و پيکار نيک! |
|
شریف ترین دلها دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد |
|
زرتشت |
زرتشت اسپنتمان |
اشو زرتشت پیامبر آریایی |
زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت (در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرینرنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجان به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتیگری یا مزداپرستی و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است.
زرتشت را زرتشتيان به اسم «اَشو زَرتُشت» مينامند كه واژه اَشو به معناي پاك ميباشد. پيروان او را امروزه زرتشتي مينامند و زرتشتيان به اسم بهدين نيز خوانده ميشوند و به دین زرتشتی، و دين بهي می گویند.
بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی درباره ی تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا چندین هزار سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) در روستای انبی دانستهاند.
پس از اعلام پیامبری در سن ۳۰ سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه شمال غربی ایران سخت شد و او از دست دشمنان شخصی خود، مانند بندو و گرهمه [یسنا ۴۹ بند ۱و۲]، کاهنی به نام بندوه [یسنا ۴۹:۲]، گرهما و گئوتاما [گاثاها ۱۲:۴]، که همیشه مانعی در برابر او بودند ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ (بلخ اینک جزو کشور افغانستان است) شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد.
تبار و خانواده زرتشت
نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. مادر او دُغدو و پدر وی پوروشسب نام داشتند. پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مردی دانشور و درستکار بود. دغدو دختر فریهیمرَوا از خاندان نژادگان (اشراف) و دینور بود. حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو پنج پسر بود و زرتشت سومین آنهاست. زرتشت از همسر خود به نام هووی شش فرزند داشت. نام سه پسر ایشان ایسَتواسْتَرَه، اورْوْتَتْنَرَه، هْوَرْچیثْزَه و نام سه دخترشان فرینی، ثریتی و پوروچیستا بود.
بنا به نوشتههاي ديني ، اشوزرتشت با «هووي» پيوند زناشويي بست. «هووي» يكي از پيروان او بود. از اين پيوند سه پسر به نام «ايست واستر»، «اوروتتنره»، «هورچيثره» و سه دختر به نام «فريني» ، «ثريتي» و «پئوروچيستا» هستي يافتند.
شاگردان زرتشت: «ميديوماه» پسر عموي وی، «پوروچيستا» دخترش، «فرهشوشتره» از خاندان ايراني هوگاما، «جاماسب» از خاندان ايراني هوگاما، «فريانا» از خاندان توراني، «كيگشتاسب» و بانويش «هوتوسا» از خاندان ايراني بودند.
اولین کسی که آیین زرتشت را پذیرفت پسر عمویش "میدینیمائونها" بود. سپس در یکی از سرزمین های شرقی ایران به دربار پادشاهی به نام ویشتاسب یا گشتاسب راه یافت. این که گشتاسب یا ویشتاسب که بوده مشخص نیست. برخی عقیده دارند که وی پدر داریوش پادشاه هخامنشی بوده. ولی بسیاری نیز این نظر را رد می کنند.
در ابتدا پادشاه تحت تأثیر کارپان ها (مغان) قرار داشت که در اوستا کاهنانی حریص و دنیادوست معرفی شده اند. آنان به روش باستانی حیوانات را قربانی می کردند و به سحر و جادو اشتغال داشتند. کارپان ها به ضدیت با زرتشت پرداختند که موجب شد زرتشت دستگیر و زندانی شود. اما بعد از دو سال زرتشت معجزه ای انجام داد و اسب سیاه محبوب ویشتاسب که به بیماری ای کشنده مبتلا شده بود را درمان کرد. همسر ویشتاسب یعنی «هوتائوسا» هم از زرتشت حمایت کرد تا بالأخره شاه به دین زرتشت درآمد.
گرویدن شاه به زرتشت از روی خلوص بود و ویشتاسب تمام نیرویش را برای نشر دعوت زرتشت به کار گرفت. درباریان و امرا هم به دنبال شاه به زرتشت گرویدند.
کشته شدن زرتشت
از آن پس او تمام عمر را به نشر دین اهورامزدا در میان ایرانیان گذراند و درگیر دو جنگ با دشمنانش «تورانی ها» شد. دلیل لشگرکشی تورانیان به رهبری ارجاسب بر ضد گشتاسب این بود که گشتاسب به دین مزدیسنا گرویده بود.
در جنگ اول اسفندیار پسر گشتاسب رشادت های زیادی کرد که شرح آن در شاهنامه نیز آمده است. ایرانیان در این جنگ پیروز شدند.
جنگ دوم زمانی رخ داد که زرتشت به سن ۷۷ سالگی رسیده بود. در این پیکار هم سپاه گشتاسب پیروز شد. اما زرتشت عاقبت در این جنگ کشته شد. نویسندگان اوستا گفته اند که وقتی تورانیان شهر بلخ را گرفتند یکی از آنان به نام «توربراتور» ناگهان به سمت زرتشت حمله کرد و او را در نیایشگاه(آتشکده) بلخ و در برابر محراب آتش، در حالی که به عبادت مشغول بود به قتل رساند [پیامبر از یاد رفته، ص ۱۴۷]. ظاهراً زرتشت ۲۴ سال پیش از سلطنت هخامنشیان و به قدرت رسیدن کوروش بزرگ در گذشته است.
منابع:
تاریخ جامع ادیان - نوشته جان بی. ناس، ترجمه علی اصغر حکمت - شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
گات ها - دو گزارش از ابراهیم پورداود - انتشارات شابک
ديدي نو از ديني كهن، فلسفه زرتشت - دكتر فرهنگ مهر
آرامگاه اَشو زرتشت
نام كهن شهر مزار شریف، بلخ بوده است و نام استان آن هم هنوز بلخ است. بر پايهي گفتهي بسياری از باستان شناسان و پژوهشگران، آرامگاه اَشو زرتشت در استان بلخ افغانستان و درشهر مزار شریف است. همان جايی که بر باور شیعيان، كه بيشتر مردم شهر مزار شریف را میسازد، آرامگاه امام علی است. ولي آرامگاه امام علی در عراق است و او هرگز به افغانستان گذر نکرده بوده است، پس چرا مزار شریف را آرامگاه امام علی گفتهاند؟
پس از تاخت تازيان ويرانگر به ايران، ايرانيان با انديشهي جلوگيری از ويران كردن جايگاههای ويژه بدست تازيان، بسيار زود و زيركانه نامهایی بر اين جايگاهها گذاشتند كه پسند و پذيرفتنی اسلام و تازيان باشد، كه خوشبختانه پيروز هم شدند.
از این گونه نامها فراوان است، مانند دادن نام آرامگاه مادر سلیمان به آرامگاه کورش بزرگ يا دادن نام تخت جمشید به پارسه يا دادن نام تخت سليمان به آتشكدهی آذرگشسب... و بدينسان نام مزار شریف را براي این گذاشتند که میدانستند، آرامگاه گوهرمردی (مزار شریفی) در شهرشان هست و برای پاسداري از آن بایستی یک نام تازي پسند بر آن گذارند.
زرتشت را زرتشتيان به اسم «اَشو زَرتُشت» مينامند كه واژه اَشو به معناي پاك ميباشد. پيروان او را امروزه زرتشتي مينامند و زرتشتيان به اسم بهدين نيز خوانده ميشوند و به دین زرتشتی، و دين بهي می گویند.
بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی درباره ی تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا چندین هزار سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) در روستای انبی دانستهاند.
پس از اعلام پیامبری در سن ۳۰ سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه شمال غربی ایران سخت شد و او از دست دشمنان شخصی خود، مانند بندو و گرهمه [یسنا ۴۹ بند ۱و۲]، کاهنی به نام بندوه [یسنا ۴۹:۲]، گرهما و گئوتاما [گاثاها ۱۲:۴]، که همیشه مانعی در برابر او بودند ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ (بلخ اینک جزو کشور افغانستان است) شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد.
تبار و خانواده زرتشت
نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. مادر او دُغدو و پدر وی پوروشسب نام داشتند. پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مردی دانشور و درستکار بود. دغدو دختر فریهیمرَوا از خاندان نژادگان (اشراف) و دینور بود. حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو پنج پسر بود و زرتشت سومین آنهاست. زرتشت از همسر خود به نام هووی شش فرزند داشت. نام سه پسر ایشان ایسَتواسْتَرَه، اورْوْتَتْنَرَه، هْوَرْچیثْزَه و نام سه دخترشان فرینی، ثریتی و پوروچیستا بود.
بنا به نوشتههاي ديني ، اشوزرتشت با «هووي» پيوند زناشويي بست. «هووي» يكي از پيروان او بود. از اين پيوند سه پسر به نام «ايست واستر»، «اوروتتنره»، «هورچيثره» و سه دختر به نام «فريني» ، «ثريتي» و «پئوروچيستا» هستي يافتند.
شاگردان زرتشت: «ميديوماه» پسر عموي وی، «پوروچيستا» دخترش، «فرهشوشتره» از خاندان ايراني هوگاما، «جاماسب» از خاندان ايراني هوگاما، «فريانا» از خاندان توراني، «كيگشتاسب» و بانويش «هوتوسا» از خاندان ايراني بودند.
اولین کسی که آیین زرتشت را پذیرفت پسر عمویش "میدینیمائونها" بود. سپس در یکی از سرزمین های شرقی ایران به دربار پادشاهی به نام ویشتاسب یا گشتاسب راه یافت. این که گشتاسب یا ویشتاسب که بوده مشخص نیست. برخی عقیده دارند که وی پدر داریوش پادشاه هخامنشی بوده. ولی بسیاری نیز این نظر را رد می کنند.
در ابتدا پادشاه تحت تأثیر کارپان ها (مغان) قرار داشت که در اوستا کاهنانی حریص و دنیادوست معرفی شده اند. آنان به روش باستانی حیوانات را قربانی می کردند و به سحر و جادو اشتغال داشتند. کارپان ها به ضدیت با زرتشت پرداختند که موجب شد زرتشت دستگیر و زندانی شود. اما بعد از دو سال زرتشت معجزه ای انجام داد و اسب سیاه محبوب ویشتاسب که به بیماری ای کشنده مبتلا شده بود را درمان کرد. همسر ویشتاسب یعنی «هوتائوسا» هم از زرتشت حمایت کرد تا بالأخره شاه به دین زرتشت درآمد.
گرویدن شاه به زرتشت از روی خلوص بود و ویشتاسب تمام نیرویش را برای نشر دعوت زرتشت به کار گرفت. درباریان و امرا هم به دنبال شاه به زرتشت گرویدند.
کشته شدن زرتشت
از آن پس او تمام عمر را به نشر دین اهورامزدا در میان ایرانیان گذراند و درگیر دو جنگ با دشمنانش «تورانی ها» شد. دلیل لشگرکشی تورانیان به رهبری ارجاسب بر ضد گشتاسب این بود که گشتاسب به دین مزدیسنا گرویده بود.
در جنگ اول اسفندیار پسر گشتاسب رشادت های زیادی کرد که شرح آن در شاهنامه نیز آمده است. ایرانیان در این جنگ پیروز شدند.
جنگ دوم زمانی رخ داد که زرتشت به سن ۷۷ سالگی رسیده بود. در این پیکار هم سپاه گشتاسب پیروز شد. اما زرتشت عاقبت در این جنگ کشته شد. نویسندگان اوستا گفته اند که وقتی تورانیان شهر بلخ را گرفتند یکی از آنان به نام «توربراتور» ناگهان به سمت زرتشت حمله کرد و او را در نیایشگاه(آتشکده) بلخ و در برابر محراب آتش، در حالی که به عبادت مشغول بود به قتل رساند [پیامبر از یاد رفته، ص ۱۴۷]. ظاهراً زرتشت ۲۴ سال پیش از سلطنت هخامنشیان و به قدرت رسیدن کوروش بزرگ در گذشته است.
شاهنامه فردوسی | ||
از آنجا به بلخ آمد سپاه | جهان شد ز تاراج و کشتن سیاه | |
نهادند سر سوی آتشکده | بر آن کاخ و ایوان زرآژده | |
همه زند و اّستا همی سوختند | چه پر مایه تر بود بر توختند | |
ورا هیربد بود هشتاد مرد | زبانشان ز یزدان پر از یاد کرد | |
همه پیش آتش بکشتندشان | ره بندگی بسر نوشندشان | |
ز خونشان بمرد آتش زردهشت | ندانم چرا هیربد را بکشت |
منابع:
تاریخ جامع ادیان - نوشته جان بی. ناس، ترجمه علی اصغر حکمت - شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
گات ها - دو گزارش از ابراهیم پورداود - انتشارات شابک
ديدي نو از ديني كهن، فلسفه زرتشت - دكتر فرهنگ مهر
آرامگاه اَشو زرتشت
نام كهن شهر مزار شریف، بلخ بوده است و نام استان آن هم هنوز بلخ است. بر پايهي گفتهي بسياری از باستان شناسان و پژوهشگران، آرامگاه اَشو زرتشت در استان بلخ افغانستان و درشهر مزار شریف است. همان جايی که بر باور شیعيان، كه بيشتر مردم شهر مزار شریف را میسازد، آرامگاه امام علی است. ولي آرامگاه امام علی در عراق است و او هرگز به افغانستان گذر نکرده بوده است، پس چرا مزار شریف را آرامگاه امام علی گفتهاند؟
پس از تاخت تازيان ويرانگر به ايران، ايرانيان با انديشهي جلوگيری از ويران كردن جايگاههای ويژه بدست تازيان، بسيار زود و زيركانه نامهایی بر اين جايگاهها گذاشتند كه پسند و پذيرفتنی اسلام و تازيان باشد، كه خوشبختانه پيروز هم شدند.
از این گونه نامها فراوان است، مانند دادن نام آرامگاه مادر سلیمان به آرامگاه کورش بزرگ يا دادن نام تخت جمشید به پارسه يا دادن نام تخت سليمان به آتشكدهی آذرگشسب... و بدينسان نام مزار شریف را براي این گذاشتند که میدانستند، آرامگاه گوهرمردی (مزار شریفی) در شهرشان هست و برای پاسداري از آن بایستی یک نام تازي پسند بر آن گذارند.
-
از سایت
: eforosh.com
- اندیشه های زرتشت