|
هرودوت |
هرودوت، (۴۸۴-۴۲۵ پیش از میلاد) نخستین تاریخنگار یونانی از مردم هالیکارناس، شهر یونانی نشین آسیای صغیر بود و چون در آن هنگام این شهر بخشی از حکومت و امپراطوری ایران در زمان داریوش هخامنشی به شمار میرفت، مورخ مذکور را تبعه ایران ذکر کردهاند.
نام پدر و مادر او
(لیگزیس و دریو ,Lyxes, Dryo)
ریشهٔ یونانی ندارد و منحصر به فرد به نظر میرسد. از این رو، جرج سارتن احتمال میدهد که اینها نامهای شرقی باشند که کم و بیش رنگ یونانی به خود گرفتهاند و اگر چنین باشد هرودوت را میتوان شرقی یا دستکم نیمهشرقی دانست.
هر چند در نگارش نبردهای ایران و یونان از همزبانان یونانی خود پشتیبانی میکند، اما پلوتارک، تاریخنگار یونانی، هرودوت را بیگانهپرست معرفی کردهاست.
بخش مهمی از تاریخ باشکوه ایران باستان از نوشتههای او یا به کمک آنها شناخته شده است. شناخت کنونی ما از ملتهای کهن دیگری مانند بابلیها، مصریها، فینیقیها، نیز تا اندازهی زیادی از نوشتههای او به دست آمده است. از فرهیختگان یونانی گرفته تا مورخین معاصر، از جمله ویل دورانت و آرنولد توینبی، هرودوت را پدر تاریخ دانستهاند.
هرودوت - جزیره دانش
هرودوت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بخش زیادی از تاریخ هرودوت به پارسها و مادها و ملتهای زیر فرمان آنان اختصاص یافته و نقطه اوج تاریخ او ،شرح جنگهای ایران و یونان از داریوش تا آخر دوره خشایارشاه است. او در کتابش آرزو می کند که روزی آزادی یونان را ببیند و شاهد نابودی دیکتاتوری هخامنشی! باشد. او به غیر از کوروش و داریوش، همه شاهان هخامنشی را سبک سر و دیکتاتور خوانده است.
درواقع، تاریخ هرودوت در حکم گزارش یک خبرنگار جنگی است که گاهی خبری را بدون تفسیر و اظهار نظر نقل میکند و گاهی هم راه مبالغه را در پیش میگیرد.
با این همه، او این رفتار پادشاهان پارس را میستاید که که فردی را برای یک گناه کوچک به مرگ محکوم نمیکنند و این که هیچ کدام از پارسها حق ندارد برای یک گناه کوچک یکی از افراد خانوادهی خود را مجازاتی جبرانناپذیر کند. آنها باید:` نخست خوب بیاندیشند و چانچه کاهای بد مقصر از خدماتش از حیث تعداد و شدت بیشتر باشد، آنگاه میتوانند تسلیم خشم و غضب شوند و او را مجازات کنند.
درباره تعلیم و تربیت پارسها در زمان کوروش مینویسد: پارسها میخواهند که از جوانان خود مردانی شجاع و پر تهور بسازند و داشتن فرزندان زیاد را در خانواده تشویق میکنند. همهی جوانان بایستی سوارکاری و تیراندازی را فرا گیرند. هر عملی که ارتکاب آن منع شده، صحبت کردن از آن نیز ممنوع است. به عقیده پارسها بدترین و ننگینترین کارها، دروغ گفتن و پس از آن قرض گرفتن است. استدلال آنها این است که کسی که قرض میکند، گاه مجبور است دروغ بگوید.
او پیرامون بهداشت در میان پارسها میگوید: پارسها مواد پاک مانند خاک و آب را آلوده نمیکنند. آنها در مجراهای آب، ادرار نمیکنند و آب دهان در آن نمیاندازند و دست روی خود را(در آنجا) نمیشویند و حتی اجازه نمیدهند که کسی چنین کند. بر عکس ما(یونانیها)، مجراهای آب را چندان گرامی نمیداریم.
او وضعیت دین را میان پارسها و یونانیها مقایسه میکند و میگوید: پارسها در زمینه دیانت از یونانیها متمایز هستند. آنها عادت ندارند که برای خدایان مجسمه بر پا کنند و یا معبد و قربان گاهی بسازند. برعکس، آنها کسانی را که چنین کنند به دیوانگی متهم می کنند و علت آن به نظر من آن است که آن ها هرگز مانند یونانیان خصوصیات بشری برای خدایان خود قایل نبودند.
هر چند در نگارش نبردهای ایران و یونان از همزبانان یونانی خود پشتیبانی میکند، اما پلوتارک، تاریخنگار یونانی، هرودوت را بیگانهپرست معرفی کردهاست.
بخش مهمی از تاریخ باشکوه ایران باستان از نوشتههای او یا به کمک آنها شناخته شده است. شناخت کنونی ما از ملتهای کهن دیگری مانند بابلیها، مصریها، فینیقیها، نیز تا اندازهی زیادی از نوشتههای او به دست آمده است. از فرهیختگان یونانی گرفته تا مورخین معاصر، از جمله ویل دورانت و آرنولد توینبی، هرودوت را پدر تاریخ دانستهاند.
هرودوت - جزیره دانش
هرودوت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بخش زیادی از تاریخ هرودوت به پارسها و مادها و ملتهای زیر فرمان آنان اختصاص یافته و نقطه اوج تاریخ او ،شرح جنگهای ایران و یونان از داریوش تا آخر دوره خشایارشاه است. او در کتابش آرزو می کند که روزی آزادی یونان را ببیند و شاهد نابودی دیکتاتوری هخامنشی! باشد. او به غیر از کوروش و داریوش، همه شاهان هخامنشی را سبک سر و دیکتاتور خوانده است.
درواقع، تاریخ هرودوت در حکم گزارش یک خبرنگار جنگی است که گاهی خبری را بدون تفسیر و اظهار نظر نقل میکند و گاهی هم راه مبالغه را در پیش میگیرد.
با این همه، او این رفتار پادشاهان پارس را میستاید که که فردی را برای یک گناه کوچک به مرگ محکوم نمیکنند و این که هیچ کدام از پارسها حق ندارد برای یک گناه کوچک یکی از افراد خانوادهی خود را مجازاتی جبرانناپذیر کند. آنها باید:` نخست خوب بیاندیشند و چانچه کاهای بد مقصر از خدماتش از حیث تعداد و شدت بیشتر باشد، آنگاه میتوانند تسلیم خشم و غضب شوند و او را مجازات کنند.
درباره تعلیم و تربیت پارسها در زمان کوروش مینویسد: پارسها میخواهند که از جوانان خود مردانی شجاع و پر تهور بسازند و داشتن فرزندان زیاد را در خانواده تشویق میکنند. همهی جوانان بایستی سوارکاری و تیراندازی را فرا گیرند. هر عملی که ارتکاب آن منع شده، صحبت کردن از آن نیز ممنوع است. به عقیده پارسها بدترین و ننگینترین کارها، دروغ گفتن و پس از آن قرض گرفتن است. استدلال آنها این است که کسی که قرض میکند، گاه مجبور است دروغ بگوید.
او پیرامون بهداشت در میان پارسها میگوید: پارسها مواد پاک مانند خاک و آب را آلوده نمیکنند. آنها در مجراهای آب، ادرار نمیکنند و آب دهان در آن نمیاندازند و دست روی خود را(در آنجا) نمیشویند و حتی اجازه نمیدهند که کسی چنین کند. بر عکس ما(یونانیها)، مجراهای آب را چندان گرامی نمیداریم.
او وضعیت دین را میان پارسها و یونانیها مقایسه میکند و میگوید: پارسها در زمینه دیانت از یونانیها متمایز هستند. آنها عادت ندارند که برای خدایان مجسمه بر پا کنند و یا معبد و قربان گاهی بسازند. برعکس، آنها کسانی را که چنین کنند به دیوانگی متهم می کنند و علت آن به نظر من آن است که آن ها هرگز مانند یونانیان خصوصیات بشری برای خدایان خود قایل نبودند.